جدول جو
جدول جو

معنی سست گوش - جستجوی لغت در جدول جو

سست گوش
(سُ)
مطیع و رام و فرمانبردار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سست ریش
تصویر سست ریش
مرد ریش دراز، احمق، ابله، ساده لوح، برای مثال سخت درماند امیر سست ریش / چون نه پس بیند نه پیش از احمقیش (مولوی - ۷۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هشت گوش
تصویر هشت گوش
کثیرالاضلای که دارای هشت ضلع باشد، مثمن، دارای هشت زاویه مثلاً ساختمان هشت گوش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
کسی که کوشش بسیار کند، سخت کوشنده، بسیار کوشا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سفته گوش
تصویر سفته گوش
کسی که گوشش را سوراخ کرده باشند، کنایه از برده و بنده و کنیز، غلام حلقه به گوش، مطیع، فرمان بردار، برای مثال من آن سفته گوشم که خاقان چین / ز ناسفتگان کرده بودم گزین (نظامی۵ - ۹۸۵)
فرهنگ فارسی عمید
(پَرْ وَ دَ / دِ)
کاهل:
نبودیم از این پیشتر سست کوش
کنون گرمتر زآن برآریم جوش.
نظامی (شرفنامه ص 435).
کشش جستن از مردم سست کوش
جواهرخری باشد از جوفروش.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
بسیار کوشا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سست ریش
تصویر سست ریش
سست بنیاد ضعیف النفس
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه گوشش را سوراخ کرده یا خود سوراخ باشد، فرمانبردار مطیع تابع، غلام
فرهنگ لغت هوشیار
پستانداریست گوشتخوار از تیره گربه سانان از جنس یوزپلنگ که از یوزپلنگ کوچکتر است و قدش به اندازه روباه میرسد و مخصوص نواحی گرم آسیا و شمال افریقاست. موهای پشت و حنایی پر رنگش و زیر شکمش سفید است. گوشهای سیاه گوش سیاه پر رنگ و داخل گوشهایش کاملا سفید است پروانه پروانک فراوانق
فرهنگ لغت هوشیار
دارای هشت زاویه مثمن، کثیرالاضلاعی که دارای هشت ضلع وزاویه باشد، مثمن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سست ریش
تصویر سست ریش
ضعیف النفس، ساده لوح
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سفته گوش
تصویر سفته گوش
((سُ تَ))
کسی که گوشش را سوراخ کرده باشند، کنایه از برده، غلام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دست خوش
تصویر دست خوش
((~. خُ))
پولی که از طرف برنده در قمار به عنوان انعام به دیگری داده شود، کلمه تحسین به معنی، آفرین، مرحبا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
بسیار کوشا، پرسعی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دست خوش
تصویر دست خوش
((~. خُ))
بازیچه، مسخره، رام، مطیع، زبون
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
Hardworking
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
travailleur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
mchapakazi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
çalışkan
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
勤勉な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
חרוץ
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
근면한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
pekerja keras
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
मेहनती
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
трудолюбивый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
hardwerkend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
trabajador
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
laborioso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
trabalhador
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
勤奋的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
pracowity
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
працьовитий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
fleißig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
ขยัน
دیکشنری فارسی به تایلندی